اجلاس جنبش عدم تعهد در تهران...
ترجمه توسط حمید محوی ترجمه توسط حمید محوی

 

کشیدۀ جانانه توی صورت امپریالیسم غرب؟





سران شرکت کننده در اولین اجلاس جنبش عدم تعهد در بلگراد- سال ۱۹۶۱. از راست به چپ 
یوسیپ بروز تیتو، احمد سوکارنو، جمال عبدالناصر، قوام نکرومه و جواهر لعل نهرو

نوشتۀ امین حطیط

(دکتر امین حطیط لبنانی، تحلیل گر سیاسی، متخصص استراتژی نظامی و ژنرال بریگاد است که هم اکنون در بازنشستگی به سر می برد)

مرکز مطالعات جهانی سازی، 1 سپتامبر 2012

مضمون : جنگ ایالات متحده ناتو

در رابطه با : ایران، «بهار عرب»، سوریه



از دیدگاه لوران فبیوس، وزیر امور خارجۀ فرانسه، هر فرد سوری که از مقامات دولت سوریه دفاع  کند «گناهکار» خواهد بود، و جنگ اعلام نشده توسط تروریست ها نیز انقلاب شکوهمندی است که باید از آن تقدیر به عمل آورد...هر یک از اهالی سوریه که از دولت دفاع می کند نه تنها گناهکار است بلکه «باید حساب پس بدهد»...! این جملاتی است که 30 اوت 2012 به شکل پراکنده و بر حسب اتفاق در تلویزیون فرانسه شنیدیم...

بر حسب اتفاق، زیرا از صبح تا شب، شنیدن دروغگوئی های اختیاری قابل تحمل نیست...خصوصا وقتی آقای وزیر پس از به گریه انداختن عوام الناس، با واژگون ساختن نقش، ورد جادوئی اش را بر زبان جاری می سازد و می گوید : «هیچکس نمی تواند بگوید که نمی دانسته است!».

آقای وزیر...آنها می دانند! سوری های وطن پرست مخالف باشند یا وفاداران ناب به واقعیت سوریه خیلی بیشتر از شما آگاه هستند، و به سوریه و فرانسه نیز به اندازۀ خود شما وفادار هستند...هیچ موردی آنهائی را که ملیت فرانسه گرفته اند مجبور نمی سازد که بر اساس توصیه های شما الزاما به کشور مبدأ خودشان خیانت کنند...هیچ موردی آنها را مجبور نمی سازد که به عروسک های خیمه شب بازی «مخالفان ساخت فرانسه» بپیوندند. مضافا بر این که برخی از مقامات برجستۀ این کشور بی آن که پرده پوشی کنند آشکارا نوشته اند که «سیاست امور خارجۀ شما» در جهت مخالف منافع و ارزش های فرانسه حرکت می کند و اکثریت «جامعۀ بین الملل» واقعی خلاف نگرانی هائی که شما اعلام کرده اید «هیچکس نمی تواند بگوید که نمی دانسته است» را نمی گویند و آن را به اطلاع شما نیز می رسانند.

___________________________________________________________________________

از نخستین هفتۀ ریاست فرانسه  در شورای امنیت،  تاریخ 30 اوت برای گردهمآئی پیرامون «مسائل سوریه» تعیین شد. در نتیجه باید پرسید با وجود تسریع رویدادها و تحولات وضعیت سیاسی و به ویژۀ از تاریخی که آقای کوفی انان از مأموریتی که سازمان ملل متحد برای جستجوی راه حل صلح آمیز در بحران سوریه به او واگذار کرده بود اجبارا استعفا داد...چرا فرانسه این همه تأخیر داشته و چنین تاریخی را برای گردهمآئی تعیین کرده است؟

پیش از این که به این پرسش بپردازیم لازم به یادآوری است که از آغاز «بحران سوریه» فرانسه نه تنها با مداخلاتش در تمام سطوح، بلکه به عنوان «کشور میزبان» برای به اصطلاح «مخالفان سوریه» نقش اوّل را به عهده داشته است. و مشخصا فرانسه به عنوان کشور میزبان اپوزیسیونی است که در خود سوریه مرتکب اعمال تروریستی و بی خانمان شدن مردم شده اند...در واقع دولت فرانسه به همکاری چهار کشور دیگر [ایالات متحده، ترکیه، عربستان سعودی و قطر] مشوق اعمال تروریستی در سوریه بوده و به هدف روی کار آوردن دولتی که تابع غرب و به طریق اولی دست آموز فرانسه باشد، از هر گونه راه حل سیاسی بر اساس گفتگوی ملّی بین اهالی سوریه جلوگیری کرده است.

روشن است که فرانسه به تنهائی برای مداخلاتش در امور داخلی سوریه زمان بندی نمی کند، بلکه در همآهنگی کامل با «جبهۀ مخالفان سوریه با مدیریت ایالات متحده» است. ازهمین رو 30 اوت 2012 را تعیین کرده و در نتیجه ما می توانیم دو دلیل عمده را برای چنین انتخابی بازشناسی کنیم.

1.نخستین دلیل مرتبط است به خواست آنها برای آماده سازی فضای بین المللی به هدف تصویب قطعنامۀ شورای امنیت جهت دستیابی به اهداف اصلی شان در سوریه و در منطقه، پس  از برطرف ساختن موانعی که وتوی چین و روسیه طرح آنها را برای قانونیت بخشیدن به مداخله در سوریه با شکست مواجه ساخته بود. به همین علت است که هریک از این پنج کشور، و مقدما توسط ترکیه مصیبت خوانی های بشر دوستانه شان را آغاز کردند و خواستار مناطق حفاظت شده و یا «مناطق امنیتی برای تروریستها» شدند و هم زمان برای تشکیل «دولت موقت» فراخوان صادر کردند و آمادگی خودشان را نیز برای بازشناسی آن اعلام نمودند!

ولی با این همه، گروه های خرابکار از ادامه و تکرار کشتارهای بهیمی بی سابقۀ خود را در چندین منطقۀ سوریه، بخصوص در داریا و جرمنا در نزدیکی دمشق متوقف نکرده اند. یعنی موضوعی که در هر صورت نظریات دیدبانان خردمند و عادل را تغییر نخواهد داد. در واقع :

1.1.در مورد دالان بشردوستانه، منطقۀ امنیتی...بی فایده نیست تا یادآوری کنیم که روسیه و چین در نفی هر گونه مداخله در سوریه پافشاری می کنند(1) و  با پشتیبانی از «اعلامیۀ ژنو»، هیچ گونه راه حلی را که حاکمیت دولت سوریه را ندیده بگیرد نمی پذیرند. در نتیجه، اصرار در ایجاد چنین مناطقی، خارج از شورای امنیت، یعنی جنگ علیه سوریه توسط همین گروه و توسط ناتو که با تردیدهای آن در بر پا کردن جنگ نوین دیگری آشنا هستیم، و به همین گونه کاستی های نظامی آن، بخصوص از وقتی که ایران، در صورت جنگ علیه سوریه، آمادگی صریح خود را برای مداخله اعلام کرده است. بر این اساس است که بیانات رئیس جمهور سوریه و متحدان او برای ما روشنتر می شود، وقتی که از «غیر واقعگرا» بودن ترفند «منطقۀ امنیتی» و هر شکل دیگری که آن را بنامند، حرف می زنند.

 

2.1.در مورد «دولت موقت» که فرانسه روی آن اصرار می ورزد و با عجله به تدارک آن پرداخته و تصور می کند که «رنگین کمان اپوزیسیون سوریه» که حتی قادر نبودند در مورد تشکیل شورای واحد به توافق برسند، در اتحادی که از هیچ قدرتی برخوردار نیست بتواند در سوریه دولت تشکیل دهد. چنین دولتی بی گمان، بی کشور، بی ملت و بی قدرت خواهد بود و تنها «تروریست هایی تحت فرمان شرکت های چند ملیتی» را با خود خواهد داشت. در نتیجه، چنین خواستی به همان اندازه نامؤثر و غیر واقعی بنظر می رسد که پیشنهادات قبلی.

 

3.1.تنها موضوعی که باقی می ماند، بازی با کارت «تداوم کشتار» است که ظاهرا پیش از هر گردهمآئی در شورای امنیت در مورد سوریه برنامه ریزی شده و آن را به دروغ به ارتش رسمی و مقامات سوریه نسبت می دهند...روشن است که این کارت سوخته و از دید بسیاری از کشورهای قدرتمند از دور خارج شده است، در حالی که جهان مشخصا به دو قطب تقسیم شده و بیش از پیش به یکدیگر مضنون هستند.

 

2.دومین دلیل مرتبط است به خواست آنها برای خسارت وارد کردن به ایران. فرانسه با انتخاب روز 30 اوت برای گردهمآئی در شورای امنیت، در واقع در پی مخدوش ساختن شانزدهمین گردهمآئی جنبش عدم تعهد در تهران بود. زیرا از وقتی که فرانسه و هم پیمانانش به روشنی احساس کردند که موفقیت این گردهمآیی در تهران کشیدۀ جانانۀ ایران به صورت غرب و بخصوص به صورت ایالات متحده خواهد بود که دائما ایران را به جنگ تهدید کرده و در پی منزوی ساختن این کشور در عرصۀ بین المللی بوده و علاوه براین به بهانۀ دائمی بلند پروازی های اتمی که صلح جهانی را به مخاطره انداخته، محاصرۀ بسیار سختی را به ایران تحمیل کرده است. ولی با وجود تحقیر رسانه های غربی نسبت به این رویداد که گویی چنین جنبشی وجود ندارد، و با وجود تمام تلاش هائی که غربی ها با اعمال فشار روی برخی کشورها و کاشتن بذر نفاق بین کشورهای شرکت کننده، برای جلوگیری از این گردهمآئی به عمل آوردند، اجلاس جنبش عدم تعهد در تهران یک موفقیت بود زیرا به نتایج خاصی رسید که در اینجا توضیح خواهم داد :

 

2.1.بازگرداندن تعادل بین المللی پس از گردروبی از «جنبش غیر متعهد ها» بخصوص پس از مرگ سه تن از رهبران تاریخی آن [ناصر، تیتو و نهرو] و فروپاشی اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی. بازگرداندن تعادلی که متشکل کنندۀ مرحلۀ نوینی در ایجاد جهان چند قطبی است و این موضوع با سه بار وتوی مضاعف روسیه و چین آشکار تر می گردد و می بینیم که چنین موردی مانع ایالات متحده در استفاده از «شورای امنیت» شد تا یک بار دیگر سیاست تجاوزکارانه اش را به اجرا درآورد. وتوی مضاعف روسیه و چین ایالات متحده را به واپس نشینی و ناامیدی در اجرای طرح هایش واداشت، به شکلی که برای پنهان ساختن شکستش و برای آن که نشان دهد که هنوز کنترل «جامعۀ بین الملل» را در دست دارد، «اجلاس سازمان ملل متحد» را راه اندازی کرد.

بازگرداندن تعادل به خواست 120 کشوری که در تهران گردهم آمده بودند پیرامون تصمیمات عادلانه و خردگرایانه برای منافع تمام مردمان و به دور از فرامین تنها ابر قدرت ایالات متحده ممکن گردید. در نتیجه اغراق آمیز نخواهد بود اگر بگوییم که شانزدهمین اجلاس غیر متعهدها «باززائی جنبش عدم تعهد» به ابتکار ایران است که بی گمان آغاز نظم نوین دیگری در جهان خواهد بود!

 

2.2.ایران علی رغم منطق مسخرۀ برخی کشورهای غربی و رسانه هایی که با این کشور دشمنی می ورزند، با میزبانی از تمام کشورهای جهان واقعی جای خود را در کاروان ملت ها و جامعۀ بین الملل بازیافت.

3.2.روشنگری تازه دربارۀ واقعیت کشوری مسلمان که به دور از فرمانبرداری از کشورهای خارجی با انقلابی پیروزمند استقلال خود را تضمین کرد و ثروت و توانائی هایش را در خدمت برنامه های ملی انکار ناپذیر قرار داد. یعنی موضوعاتی که موجب افتخار ایرانیان است.

4.2.جستجوی صادقانه برای راه حل بحران سوریه تنها با احترام به خواست مردم سوریه ممکن خواهد بود. تنها مردم سوریه که در استقلال کامل از ترکیبات دولتی که روی تانک های قدرتهای خارجی به قدرت نرسیده است... قابلیت تصمیم گیری در این زمینه را دارا می باشند. تصویب موضوعی به این سادگی در «اجلاس جنبش عدم تعهد» می تواند تمام نقشه های ایالات متحده و پیروانش را در سازمان ملل متحد به شکست وادارد.

5.2.مقاومت در مقابل حاکمیت ایالات متحده و استعمار غرب بیش از پیش کارکرد نهادهای بین المللی و بازسازی شورای امنیت... را زیر علامت سؤال برده است. با آگاهی به چنین اموری، حتی اگر بازسازی به این زودیها امکان پذیر نباشد، مانع نیست که شانزدهمین اجلاس جنبش عدم تعهد که دو سوم کشورهای جهان را تشکیل می دهد به سوی چنین هدفی نیل می کند، یعنی موضوعی که غرب و به ویژۀ ایالات متحده را به چالش کشانده و با خواست جامعۀ بین الملل که خواهان عدالت و ثبات است مواجه می سازد.

به طور کلی، می توانیم بگوییم که «اجلاس جنبش عدم تعهد» که در تهران برگزار شد مرحله ای تازه از پیروزیهای ایران و هم پیمانان آن می باشد که با جمع بندی با مراحل پیشین، توهینی برای غرب است که در وضعیت شکست خورده به سر می برد، و در عین حال سرآغاز نظم نوین دیگری در جهان است که ثبات و تعادل بیشتری را نوید می دهد و در نتیجه خارمیانه نیز به مردم آن تعلق خواهد داشت! 



September 3rd, 2012


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی